کریم سلیمانی؛ فوزیه جوانمردی
دوره 24، شماره 95 ، تیر 1402، ، صفحه 93-114
چکیده
پس از جنگ جهانی اول، بریتانیا به ظاهر در پی ایجاد یک دولت مستقل کردی در سرزمینهای کردنشین بود تا بتواند این دولت را تحت حمایت خود اداره کند؛ بنابراین، بین سالهای 1298-1296ش. شیوههای مختلفی را دنبال ...
بیشتر
پس از جنگ جهانی اول، بریتانیا به ظاهر در پی ایجاد یک دولت مستقل کردی در سرزمینهای کردنشین بود تا بتواند این دولت را تحت حمایت خود اداره کند؛ بنابراین، بین سالهای 1298-1296ش. شیوههای مختلفی را دنبال کرد و از ناتوانی حکومتهایی همچون قاجار بهره برد. در این میان، ایران دوره مشروطه که به لحاظ نظری در صدد ساختن دولت- ملت بر پایه اندیشه مدرن ملیت بود، شرایطی را فراهم کرد تا گروههای قومی و مذهبی ایران، از جمله کردها زیر نفوذ آن قرار گیرند. در مراحل اولیه، بخشی از کردها به روند همگرایی موردنظر مشروطهخواهان پیوستند، اما ناتوانی دولت در اجرای این نظریه به تدریج مردم ایران، از جمله کردها را دور کرد و دولتهای خارجی چون انگلیس نیز در غیاب دولت در میان کردها به مداخله در امور آنان پرداختند و زمینه را برای گسستن پیوندهایشان با دولت مرکزی فراهم آوردند. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با رویکرد تاریخی به صورت کیفی و مبتنی بر گردآوری و تدوین اطلاعات از منابع کتابخانهای، روزنامهها، مقالات و اسناد آرشیوی موجود است. مسئله پژوهش حاضر، چگونگی نفوذ بریتانیا در کردستان ایران از دوره مشروطه تا پایان دوره پهلوی اول است. با تشدید مداخله خارجی و افزایش قدرتطلبی در جنگ جهانی اول، شکاف در میان کردها بیش از هر زمانی گسترش یافت. کردستان ایران، به دلیل موقعیتش از نظر نظامی، اهمیت بسیاری داشت و از این جهت، پس از جنگ جهانی اول، برخی کشورها بهویژه انگلیس بهخاطر حفظ منافع خود، زمزمه استقلال کردستان را در میان طوائف کرد انتشار دادند.